جهانیادداشت

چرا روی ترس ما حساب کرده‌اند؟

بیش از صد روز از امر رهبر انقلاب برای شکستن این خطای محاسباتی گذشته است...

وعده صادق و آخرین توهمات دشمن
  • یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها، توان‌مندی امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران است که با وجود نمایش غرورانگیز وعده‌های صادق، همچنان نسبت به آخرین تعدی رژیم صهیونیستی به کشورمان بی‌پاسخ بوده است. بیش از صد روز از امر رهبر انقلاب برای شکستن این خطای محاسباتی گذشته است...

«من فکر می‌کنم که ایران بسیار ترسیده و مضطرب شده است…» این آخرین جملاتی است که دونالد #ترامپ روز گذشته پس از چند روز تهدید «ایران» بر زبان رانده است. فکر می‌کنم به وضوح دارد هدفش از تهدیدها را بیان می‌کند: «ترس».

«ترس» برادر مرگ است؛ چون فعالیت مغز را مختل می‌کند و انسان نمی‌تواند درست تصمیم بگیرد. در واقع به مرگ مغزی دچار می‌شود که فاصله چندانی با مرگ ندارد. #ترس زائیده جهل است و در مکتب اهل‌بیت(ع) از جنود شیطان. شیطان بدون آن‌که زحمتی به‌خود بدهد سربازانی از جنس ترس را فرستاده است تا صفوف ما را درهم بشکند.

جای نگرانی ندارد!

اگر احساس کند که ترسیده‌ایم، پیش‌روی می‌کند و گزینه‌های ترسناک‌تری را هم روی میز خواهد گذاشت؛ کمااین‌که طی همین هفته گذشته که برخی دولت‌مردان درصدد «رفع نگرانی» او برآمدند، موضع شدیدتری گرفت و تهدیداتش را دوچندان کرد!

اما موضع محکم رهبر انقلاب و در پی‌اش همراهی مقامات نظام جلو تسلسل ترس را گرفت. مردمی هم که دو روز پیش یخ بهمن را شکستند و زیر تهدیدات ابرقدرت اتمی و ناکارآمدی‌ها و فشار روزافزون اقتصادی، چهل‌وششمین بهار انقلابشان را جشن گرفتند، نشانی از ترس بر چهره نداشتند: «إن أولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» (یونس:۶۲)؛ اولیاء خدا هیچ ترس و اندوهی از جانب غیر خدا نمی‌پذیرند.

در انتظار گزینه‌های تطمیع

ولی ترامپی که اهل معامله است، قطعا چنین برخوردی را برای انسداد و برهم زدن معامله مطرح نکرده و برای این سناریو پیش‌بینی دیگری هم خواهد داشت. می‌شود حدس زد که به زودی پیشنهادهایی حداقلی برای تطمیع ارائه کند تا آنان که تهدید مرگ را جلو چشمشان دیده بودند، ذوق‌زده به تب راضی شوند و رخنه‌ای در صفوف ما ایجاد شود… برای این مرحله آماده‌ایم؟

چرا روی ترس ما حساب کرده‌اند؟

اما قبل از رسیدن به مرحله بعد، باید پرسید چرا روی ترس ما حساب کرده‌اند؟ از دشمن که انتظار دیگری نباید داشت و طبیعی‌‌ست که از همه توانش و از جمله حربه ترس و دلهره برای پیشبرد منافعش استفاده کند: «إنما ذلکم الشیطان یخوّف أولیائه» (آل‌عمران:۱۶۵). شیطان کارش را با ترساندن پیش می‌برد، ترسی که فقط در اولیائش اثر می‌کند! اما چه متغیری در جبهه ما وجود داشته است که به چنین راهکاری رسیده است؟ به تعبیر رهبر انقلاب، چه زخمی وجود داشته که باعث شده مگس‌های دشمن روی آن بنشینند؟

در هر مواجهه‌ای شاید رفتار دشمن را نتوان مستقیما تغییر داد، ولی موقعیت جبهه خودی قطعا نیاز به آرایش مجدد و مستمر و تحکیم بیشتر دارد تا کم‌ترین آسیب را در این مواجهه ببیند. پس باید اندیشید که چرا روی ترس ما حساب کرده‌اند؟

در انتظار وعده صادق…

پاسخ کامل به این پرسش و بررسی همه عوامل بنیادی داخلی که باعث شکل‌گیری چنین تصوری در دشمن شده است، مجال وسیعی را می‌طلبد؛ اما برون‌داد اصلی را می‌توان در «خطای محاسباتی» دشمن خلاصه کرد که ممکن است ناشی از طیفی از سیگنال‌های داخلی باشد؛ از موضع‌گیری‌های منفعلانه مسئولان تا سوء‌مدیریت‌ها و نوسانات اقتصادی و حتی چالش‌های اجتماعی.

در کنار همه این عوامل، به‌نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها توان‌مندی امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران است که با وجود نمایش غرورانگیز وعده‌های صادق، همچنان نسبت به آخرین تعدی رژیم صهیونیستی به کشورمان بی‌پاسخ بوده است. بیش از صد روز از امر رهبر انقلاب برای شکستن این خطای محاسباتی گذشته است و به‌نظر می‌رسد پس از شکل‌گیری وحدت ملی در برابر تهدیدات رئیس‌جمهور آمریکا و راهپیمایی باشکوه ۲۲بهمن، زمان شکستن آخرین توهمات دشمن نیز فرارسیده است.

محمد ولیانپور

منبع
یادداشت‌ها و تأملات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا