
- یک پیشبینی که با تعطیلی موزه زیارت به وقوع پیوست... آستانقدس رضوی حتی جزء ده مجموعه اثرگذار در مرجعیت فکری جوانان مشهد هم نیست! پاسخ تقریباً هیچ است حاجآقای مروی...
دکتر حسن قرونه؛ مشاور و دکتری آیندهپژوهی
امروز اتفاقی در تلویزیون صحبتهای حاج آقای مروی را شنیدم. چند محور قابل توجه و چند غفلت چندین دههای مستمر (بلندمدت) و نهادی داشت.
وی گفت:
۱. ما سی میلیون زائر داریم
۲. میخواهیم اثرگذاری در حوزه سیره و تربیت رضوی داشته باشیم. حداقل پنج میلیون نفر تقاضای رهبری است.
اما جز کلیگویی چیزی برای پاسخگویی به تقاضا نداشت. البته خودشان هم متواضعانه درخواست کمک کردن. این چند سطر را در پاسخ به این تقاضا مینویسم.
حاج آقای مروی عزیز همچنان که قبلاً نوشتم و گفتم به تولیتهای قبلی شما حاجآقای طبسی و رئیسی. دوباره این چند سطر را فارغ از کلیگویی برای شما مینویسم.
ان شاء الله به دست شما برسد.
خیلی ساده و راهبردی پاسخ شما «فهم آینده» و «فناوری نرم» از سوی مجموعه آستان قدس است. زیر اثرگذاری هم معطوف به آینده است و هم جنس و نوع آن نرم است.
چرا آینده؟
شما باید بدانید به لحاظ جمعیت شناختی، سبک زندگی، تغییرات نسلی … با چه زائرانی در آینده مواجهه هستید. چون ایجاد ظرفیتها و قابلیت اثرگذاری در حوزه فناوری نرم زمانبر است. از سوی دیگر ما بهسوی جهان شبکهای و معنا حرکت میکنیم.
این جهانها چه تهدیدها و فرصتهای را پیش روی آستان قرار میدهند؟ مجموعه آستان برای سه تا پنج و سال آینده، از هماکنون باید ظرفیت سازی و قابلیت سازی متناسب با آینده، انجام دهد.
چرا فناوری نرم؟
چون مزیت رقابتی شما فناوری نرم است. حوزههای سخت و اقتصادی آستان هم با متن فرهنگی و نرم معنا مییابد. ارزشافزوده اقتصادی شما در متن فرهنگی ایجاد میگردد؛ اما دریغ از یک مجموعه عملیاتی یا مطالعاتی فعال در حوزه «فناوریهای نرم».
سازمان شما غافلترین مجموعه به مزیت رقابتی خود است.
اما گذشته؛ توجه به عبرتی در این حوزه رهگشاست. اگر از سال ۸۷ دوران حاجآقای طبسی و سال ۹۵ دوران حاجآقای رئیسی، این پیشنهاد بنده بهصورت راهبردی فهم شده بود. الآن ظرفیتها و قابلیتهای موردنیاز در ساختار آستان قدس و سازمانهای فرهنگی و اقتصادی آن وجود داشت. آستان دچار غفلت در حوزه فناوریهای نرم نمیشد. رصدخانه، اندیشکده رضوی و دانشکده و مراکز نوآوری فناوریهای نرم رضوی ایجادشده بود. شبکهسازی صورت گرفته بود و آستان در مرحله پیشروی و بلوغ در این حوزه بود.
پیامد آن نیز اثرگذاری فرهنگی بود نه شلختگی فرهنگی، بیهویتی و بیوزنی آستان و سازمانهای فرهنگی، علمی و اقتصادی زیرمجموعه آن. همچون دانشگاههای آستان و سازمان فرهنگی و اقتصادی آن. چه سیاست و فعالیتی در این حوزه داشتهاند؟
پاسخ تقریباً هیچ است حاجآقای مروی!
اما حال؛ در پژوهشی که درگیر آن هستم. آستان قدس رضوی حتی جزء ده مجموعه اثرگذار در مرجعیت فکری جوانان مشهد هم نیست. زائران که جای خود دارد.
دکوپز کارهای زیرساختی بیوزن در آینده، جز هزینهبر دوش آستان نگذاشته است.
حاجآقای مروی از شما میپرسم: مدل پیشروی علم و فناورانه آستان در حوزه حرم و سایر سازمانها کجاست؟ سازمان حرم معطوف به چند کار زیگزاکی و مراسمهای روزمره و تعمیراتی، بدون هیچ نوآوری نرم و شناختی است. ایضاً سازمان فرهنگی، نظام علم و فناوری آستان و… ابتدا بیآگاهی از آینده و سپس بیدانشی و غفلت فناورانه آستان، سبب بی کنشی و بیوزنی علمی و فرهنگی آستان در حوزههای نرم تمدنی و بی اثری فرهنگی و بین النسلی شده است. حتی حوزههای سخت اقتصادی مثل درآمدها را نیز متأثر کرده است.
اگر امروز که دیر نیز شده است، برای اثرگذاری بر آینده نیندیشید، نفت موقوفات نیز کفاف آینده را نخواهد داد، کفاف امروز را نیز نمیدهد.
بیاید بنشینیم و فرای دکوپز بوروکراتیک مدیران عالی و میانی آستان، برای ارتقا سیره، فرهنگ و ظرفیتهای رضوی گفتگو کنیم.
حسن قرونه؛ مشاور و دکتری آیندهپژوهی