ایرانیادداشت

بر سر شاخ، بن نبریم

تأملاتی حول روز دختر، تشکلهای تربیتی و تصویر ذهنی دختران نزد خودشان

به گزارش شبکه عدالت ، رقیه فاضل در صفحه شخصی اش در فضای مجازی نوشت: تشکلهای تربیتی و مدارس دخترانه، مشورتهایی برای فعالیت در این روز میگیرند و در این میان گفتگوهایی رخ میدهد که باعث مکتوب شدن این تأملات شد.
داریم نزدیک میشویم به دهه کرامت و ولادت حضرت معصومه و امام رضا علیهما السلام؛ و روز یکم ذیقعده که شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان روز دختر نامگذاری کرده.
طی چندین سال اخیر، روز دختر با همان معنای دارای قبض و بسطش اعم از دختر در برابر پسر، دختر مجرد در برابر متأهل یا دخترِ پدر و مادرش دارد گرامی داشته می‌شود و در سرودها، سخنرانی ها و تبلیغات بصری، بر خوب بودن، رحمت بودن و غنیمت بودن ویژگی‌های دخترانه تأکید می‌شود. این مفاهیم، بازار متناسب با خودش را هم ایجاد کرده و حجمی از خنزر پنزر مثل کش و گیره مو و گیره روسری و… که در ادبیات کنونی به آن اکسسوری می‌گویند، به مناسبت هدیه روز دختر فروش هم می‌رود.
سالهای قبل، از منظر سیاستگذاری فرهنگی نقدهایی به شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتم که دقیقا با کدام مسأله‌ی اجتماعی و با کدام تحلیل از شخصیت حضرت معصومه سلام الله علیها چنین نامگذاری‌ای داشته اند و البته همزمان بر غنیمت بودن و امکان بهره برداری از این روز برای تبیین نگاه اسلام به دختر معترف بودم. البته با این قید که برای تعریف دختر و ویژگیهایش و نسبتش با زیبایی، زیر چتر بازار مکاره‌ی نولیبرال، دختر را مصرف‌کننده‌ی زیبایی و لطافت معرفی نکند، بلکه دختر را تولید کننده لطافت و زیبایی و معنا در عالم ببیند. این مسأله در خرید هدیه برای روز دختر خودش را نشان می‌دهد که به جای خرید اکسسوری برای هر چه زیباتر شدن دختر و به جای مُدی که اخیرا در مدارس جاری شده و مجوز یک روزه‌ی استفاده از لوازم آرایش و لاک ناخن را برای بروز دخترانگی دختران می‌دهد، میتوان به هدایایی فکر کرد که هنر و ظرافت دختر را در «تولید زیبایی» نشانه گرفته، نه «مصرف» آن؛ مثل هدیه دادن وسیلهی نوشتن مثل قلم، وسایل گلدوزی و نقاشی و…
اما آنچه اکنون می‌خواهم به آن اشاره کنم، این نقدهای قدیمی نیست. مسأله‌ای است که چند روز پیش با آن برخورد کردم.
جلسه‌ای با نوجوانان دختر داشتم و برای آغاز بحث و گرم شدن، یک سوال وسط انداختم و پرسیدم به نظرتان دختر بهتر است یا پسر؟ پاسخ غالب این بود که معلوم است دختر!
موضع نگرفتم و پرسیدم چرا؟ اغلب من و من کردند و استدلال نداشتند، اما پاسخهایی از سر لج با برادر دادند و به شوخی و خنده طی شد.
نکته ی عجیب ماجرا این بود که طی این سالها اگر می‌خواستیم در روز دختر، نگاه جاهلی به دختر را اصلاح کنیم و مخاطب اصلی ما هنگام خواندن احادیث و روایات، والدین بوده اند، قبل از اثر بر والدین، این دختران بوده‌اند که از این معارف، برتری دختر نسبت به پسر را برداشت کرده اند.

دقت کنیم که این دختران، نه برای مبارزه با تبعیض میان دختر و پسر از سوی والدین یا نابرابری امکان پیشرفت در جامعه برای دختر و پسر، و نه حتی تاکید بر مزیت‌های دخترانه و بزرگ جلوه دادن آن، بلکه برای برتر بودن دختر نسبت به پسر نزد خدا «استدلال» می‌کردند.
بعد از اینکه دخترها حرفهایشان را زدند، پرسیدم پس آن آیه‌ای که می‌گوید ارزشمندترین شما باتقواترین شماست، چه میگوید؟ همهمه شد.
گفتم خب دخترهای عزیز، چه بکنیم با مسأله‌ی فلســطین؟ کمی آچمز شدند و از این تغییر موضوع از دختر به فلســــطین، گیج.
با دوستان بازارچه، توضیح دادیم و گفتیم هفته آینده بازارچه مقـــــاومت است و ببینید میشود چه‌کار کرد ای سوگلی‌ها؟ ایده‌پردازی‌هایی شد و خوب بود الحمدلله. تصمیماتی گرفتند که مثلا نخودفرنگی یا باقالی پاک می کنیم و آماده برای فروش و…
با زبان نوجوانانه، آیه را خواندم و معنا کردم که: «مَن عَمِلَ صَلِحا مِّن ذَکَرٍ أَو أُنثَى وَهُوَ مُؤمِن فَلَنُحیِیَنَّهُۥ حَیَوه طَیِّبَه وَلَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ مَا کَانُواْ یَعمَلُونَ»
گفتم «برای خدا» فرقی ندارد که دختر باشی یا پسر، مهم این است که چه شاکله‌ای با عملت می‌سازی. مهم این است که عملت با چه معنای ذهنی و اعتقادی، دارد اثر می‌کند و در چه راهی داری حرکت می‌کنی؟ گفتم فرقی ندارد که دختر باشی یا پسر، در این زمانه ببین چه کار می‌توانی بکنی برای فلســــطین.
به نظرم مسأله اساسی ما در معنا بخشی به جنسیت دختر، باید عبور کند از فانتزی‌ها و خیلی جدی فکری کند به حال تصویر ذهنی از دختر نزد دختر.

ادراک انسان، فارغ از عمل و مجاهده و فارغ از نسبت انسان با موقعیتش مطمئنا به تکریم دختر ختم نخواهد شد و نهایتا او را به مظلومی تحت سلطه‌ی سرمایه‌داری یا تحجر تبدیل خواهد کرد. حال آنکه انقلاب اسلامی بستر مجاهده و قیام لله را برای دختران و زنان ما فراهم کرد و اینگونه با قیام برای خدا، ارزش انسانها را و ارزش زن را زنده کرد.
حواسمان باشد که در مدیریت فرهنگی وقتی پیام و مخاطب را درست انتخاب نمی‌کنیم، پیام یک مخاطب را مخاطب دیگر برمی‌دارد، اینطور اعوجاج‌ها هم ایجاد می‌کند. و حواسمان باشد که با روایتهای خوب بودن دختر، بینات دین را معوج نکنیم.
«لیس للانسان الا ما سعی» و «من عمل صالحا من ذکر او انثی…» و «ان اکرمکم عند الله اتقیکم» که آموزه‌های درهم‌کوبنده‌ی طواغیت و نابرابری‌ها و جوامع طبقاتی در تاریخ بوده‌اند را با یک برداشت فانتزی از یک روایت، با خاک یکسان نکنیم.

رقیه فاضل

پایان/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا