ایرانیادداشت

وفاق بر ساده‌زیستی حاکمان

اتفاق کوچکی که باید به الگوی رفتاری تبدیل شود

سفر پرهزینه و شبه‌اشرافی معاون پارلمانی رئیس‌جمهور به قطب جنوب و نمایش آن برای مردم درگیر فشارهای اقتصادی، علاوه بر هزینه‌های شخصی آقای شهرام دبیری، هزینه‌های سیاسی فراوانی را هم به دولت تحمیل کرد؛ تا جایی که با وجود تکذیب‌های متعدد رسانه‌های دولت، نتوانست از تیغ رصد ناظران مردمی بگریزد و حتی صدای هواداران و نزدیکان دولت را هم درآورد.
اما اقدام انقلابی مسعود پزشکیان در برکناری معاون پارلمانی‌اش بود که توانست این تهدید را به فرصتی هرچند کوچک، برای امیدآفرینی، ترمیم اعتماد عمومی و تحقق وفاق تبدیل کند.گذشته از اصل این اقدام، روش برکناری معاون مربوطه نیز با رویه‌های مرسوم که معمولا در هاله‌ای از ابهام، حداکثر به توصیه یا اجبار به استعفا اکتفا می‌شود، متفاوت بود. دکتر پزشکیان در حکم خود اشاراتی به بررسی و صحت‌سنجی خبر و نامعتبر بودن تکذیبیه‌ها داشته و نهایتا با افتخار به اقتدای دولت به مولای متقیان، صراحتا علت برکناری آقای دبیری را ذکر کرده است: عدول از معیار ساده‌زیستی مسئولان.
با وجود برخی تشکیک‌هایی که در انگیزه رئیس دولت در این اقدام و تأثیر فشار افکار عمومی یا ارتباط تابعیت مضاعف همسر معاون پارلمانی دولت و اجتناب‌ناپذیر بودن این تغییر شده است، ولی با همه این‌ها تأکید عملی رئیس‌جمهور بر لزوم زندگی ساده‌زیستانه کارگزاران حکومت و صراحت و قاطعیت در برکناری کارگزاری که از این معیار عدول کرده است، امر ارزشمندی است که جا دارد به الگوی رفتاری دولت و مدیران تبدیل شود.
در این موضوع علاوه بر اقدام شایسته رئیس‌جمهور، باید به نظارت مردمی و سوت‌زنی به‌هنگام کاربران مجازی نیز توجه داشت که با مسئولیت‌شناسی و نظارت مستمر خود بر مدیران، قدرت افکار عمومی را به میدان آورده و زمینه کشف و برخورد با کژی‌ها و ناراستی‌ها را فراهم کردند. همان کاربران مجازی که در این مدت خبر سفر معاون رئیس‌جمهور به قطب جنوب را به دقت رصد می‌کردند، واکنش مثبتی به این اقدام رئیس‌جمهور داشتند که نشان می‌داد انتقادات نسبت به عملکردها لزوما سیاسی نیست.
جای خوش‌وقتی است که برخلاف برخی رویه‌ها، به‌جای برخورد با سوت‌زنی و منشأ اعلام خبر، با اصل موضوع برخورد شد. البته برخورد جدی با تکذیبیه‌های بی‌شرمانه‌ای که در رسانه‌های رسمی دولت منتشر شده بود نیز ضروری است تا اعتماد عمومی بازیچه منافع شخصی قرار نگیرد و هزینه تکرار تحمیق مردم بیشتر شود.
واقعیت این است که فسادها، سوء‌استفاده‌ها و عدول از شاخص‌هایی مثل ساده‌زیستی چیزی جز هزینه برای دولت و نظام ندارند و سکوت در برابر آن‌ها گرچه ممکن است رضایت معدودی از ذی‌نفعان را جلب کند، اما علاوه بر زوال محبوبیت و مقبولیت دولت، ریشه‌های اعتماد عمومی و سرمایه‌های اجتماعی را موریانه‌وار می‌جود. و مگر بدون اعتماد و پشتوانه مردم می‌توان به هماوردی با دشمن اندیشید؟
جا دارد فرازی از کلام نورانی امیرالمؤمنین در عهدنامه مالک‌اشتر را مرور کنیم که: «ولیکن أحب الأمور إلیک… أجمعها لرضى الرعیه، فإن سخط العامه یجحف برضى الخاصه، وإن سخط الخاصه یغتفر مع رضى العامه… وإنما عماد الدین وجماع المسلمین والعده للأعداء العامه من الأمه، فلیکن صغوک لهم و میلک معهم…»«به اموری اهمیت بده که… خشنودى مردم را در پى داشته باشد، زیرا خشم توده‌هاى مردم، خشنودى نزدیکان و اقلیت پرتوقع را خنثی می‌کند؛ ولی اگر مردم از تو خشنود باشند، از خشم نزدیکان باکی نیست… همین انبوه مردمند که ستون دین و جمعیت مسلمین و نیروی دفاعی در برابر دشمنان هستند. پس به مردم توجه کن و تمایلت به سوی آنان باشد.»
از سوی دیگر اقدام قاطع رئیس‌جمهور با استقبال و تحسین قریب به اتفاق کنشگران، حتی منتقدان و مخالفان رئیس‌جمهور مواجه شد. شاید کم‌تر اقدامی را بتوان به یاد آورد که تا این حد مورد وفاق مردم و کنشگران سیاسی، از هر جناحی قرار گرفته باشد. بازگشت به نهج‌البلاغه و پافشاری بر عدالت همان اتفاقی است که می‌تواند وفاق واقعی را رقم بزند.پیش‌تر در یادداشتی با عنوان «وفاق بر کدام اتفاق؟» نوشته بودم که وفاق سیاسی ذاتا موضوعیتی ندارد و چه‌بسا به سکوت در برابر مفاسد و تخلفات بینجامد. وفاق به ایده‌ای نیاز دارد که مورد اتفاق عموم مردم باشد. «عدالت» و معیارهایی مثل ساده زیستی حاکمان همان محورهایی است که می‌تواند چنین وفاقی را ایجاد کند.
محمد ولیان‌پور
منبع
یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا